OCD ، به ویژه در شکل شدید و مقاوم آن، بیماری است که باعث اختلال قابل توجه در کیفیت زندگی بیماران می‌شود و هزینه اقتصادی-اجتماعی را برای بیمار و اقتصاد سلامت به همراه دارد. این بیماری یک چالش واقعی برای سلامت عمومی است. به نظر می‌رسد تلاش برای بررسی سودمندی تکنیک‌های درمانی نوآورانه در این بیماران امری ضروری است. در طی یک دهه گذشته، انجام تکنیک‌های تحریک مغز بر اساس پاتوفیزیولوژی OCD  منجر به موفقیت بزرگی در درمان این بیماران شده است. این تکنیک‌ها بر اساس مفهوم نورومدولاسیون امکان اصلاح عملکرد عصبی را دارند. مطالعات انجام شده در سال های اخیر، اثر تحریک عمیق مغزی در هسته‌های ساب تالامیک را در بیماران مبتلا به OCD  شدید نشان می دهد این روش جزء روش‌های جراحی مغز و اعصاب است و  در 1٪ موارد عوارض جانبی جدی نظیر عفونت و خونریزی داخل مغزی را موجب می‌شود.سایر تکنیک‌های تحریک سطحی مغز نیز در حال حاضر در درمان  OCD به کار گرفته می‌شوند. مزیت این تکنیک‌ها ویژگی آن‌ها به عنوان غیر تهاجمی بودن برای بیمار است. چندین مطالعه نوید بخش در ارزیابی rTMS  منتشر شده است. rTMS  یک تکنیک غیر تهاجمی است، اما نیاز به تجهیزات سنگین، گران قیمت و موفقیت در جلسات نیاز به یک تیم درمانی دارد. در سال‌های اخیر، tDCS  بعنوان یکی از ساده‌ترین روش‌های تحریک غیرتهاجمی مغز ظهور کرده است. این روش درمانی در چندین اختلال روانپزشکی با نتایج دلگرم کننده مورد استفاده قرار گرفته است.